OKR و لزوم جاری سازی آن در کسب‌ و کارها

فهرست مطالب

شرکت‌ها همزمان با رشد و توسعه خود، با چالش همسو نگه داشتن اعضای تیم در یک راستا روبرو می‌شوند. اما هر گروهی از کارمندان دارای مجموعه ای منحصر به فرد از اولویت‌ها هستند و تدوین برنامه‌ای که برای رسیدن به نتایج به آن نیاز دارند، همیشه یک فرآیند ساده نیست. در ادامه خواهید دانست که چگونه مدیران و رهبران می توانند از OKR ( اهداف و نتایج کلیدی) برای ایجاد مسئولیت پذیری، شفافیت و همسویی در سازمان خود استفاده کنند.

آشنایی با چارچوب OKR  (اهداف و نتایج کلیدی)

به عنوان یکی از اجزای اصلی هر برنامه مدیریت عملکرد، تعیین اهداف به کسب‌و‌کارها کمک می‌کند تا بر چالش‌ها غلبه کنند. OKRها( اهداف و نتایج کلیدی) یک چارچوب هدف گذاری محبوب هستند که کسب و کارها از آن برای تعریف و اندازه گیری پیشرفت در سطوح مختلف در سازمان استفاده می‌کنند. هنگامی که OKRها به طور مؤثر مورد استفاده قرار می‌گیرند، نوآوری را ایجاد می کنند، تیم ها را متحد می کنند و مسیر روشنی را برای بردن شرکت ها به سطح بعدی ایجاد می کنند. تعداد زیادی چارچوب تعیین هدف مانند اهداف SMART در طول تاریخ وجود داشته است. OKRها برای اولین بار توسط دانشمند مدیریت اندی گروو در اینتل معرفی شدند و بعداً توسط گوگل در اواخر دهه 1990 رایج شدند. امروزه، OKR (اهداف و نتایج کلیدی ) در هزاران سازمان از Spotify و Amazon گرفته تا نیروی دریایی ایالات متحده  مورد استفاده قرار می‌گیرند.

چگونه OKRها نتایج کسب و کار را هدایت می کنند

OKR (اهداف و نتایج کلیدی) با پنج روش اصلی به کسب و کارها در مدیریت عملکرد  کمک می کند:

هم ترازی: OKR ها همه افراد را در مورد اینکه  هر یک از تیم ها چه کاری انجام می دهند، چرا آن را انجام می دهند و چگونه کار آن تیم موجب پیشرفت سازمان می‌شود، در جریان قرار می دهند.

اولویت بندی: OKR ها شکاف بین اهداف بلند مدت و کارهای روزانه لازم برای دستیابی به آنها را پر می‌کنند. این کار کارکنان را قادر می‌سازد تا وظایف روزمره و ابتکارات بلندمدت را اولویت بندی کنند.

شفافیت: OKR ها با اطلاع رسانی به همه از تأثیر و اولویت‌های تیم‌ها و افراد در سراسر سازمان، از مدیر عامل تا کارآموز، فرهنگ شفاف سازی شرکت را تقویت می کنند.

مسئولیت پذیری: OKRها مالکیت انتظارات عملکرد را ایجاد می‌کنند و هر احتمالی را برای  وجود مناطق خاکستری در مورد اینکه چه کسی مسئول دستیابی به اهداف خاص است حذف می کند.

توانمندسازی: OKRها تأثیر کارشان را به کارکنان ثابت می‌کنند و به آنها احساس مالکیت بر پیشرفتشان می‌دهند.

آناتومی OKRs

به عنوان یک چارچوب تعیین هدف اثبات شده برای شرکت‌ها در هر اندازه، OKR ها به دلیل ساختار پایه و کاربرد عملی خود  بسیار محبوب و موثر هستند. در این قسمت به شرح  یک نمای کلی از OKR (اهداف و نتایج کلیدی) می‌پردازیم.

ساختار

OKRها اهداف را به دستاوردها و اقداماتی که منجر به رسیدن به اهداف می‌شوند، تقسیم می کنند. به طور کلی اهداف و نتایج کلیدی حول دو بخش اساسی ساختار یافته اند:

هدف:کجا می خواهم بروم؟

هدف، هدف کل سازمان، تیم یا فرد است. اهداف معمولاً کیفی هستند و جهتی را تعیین می‌کنند که هر سطح از کسب و کار می خواهد در مدت زمان معینی به آن دست‌یابد. با تعیین هدف مشخص می‌شود که شرکت می‌خواهد به کجا برسد.

نتایج کلیدی:چگونه به آنجا برسم؟

نتایج کلیدی (KRs) نتایج قابل اندازه‌گیری هستند که برای دستیابی به هدف باید به دست آیند – تا حدودی مانند یک «فهرست کارها» برای دستیابی به یک هدف کلی در نظر گرفته می‌شوند. KR ها به ردیابی پیشرفت کمک می کنند و به طور کلی تعیین می‌کنند که برای رسیدن به هدف چه اقدامات و دستاوردهایی لازم است.

کاربرد

مزایای اصلی OKRها عمدتاً بر اساس روشی است که آنها در عمل و در بین سازمان‌ها به کار می‌روند.

سطوح سازمانی

اهداف فردی و تیمی باید از طریق نتایج کلیدی قابل اندازه گیری به اهداف سطح بالای شرکت مرتبط شوند. این ارتباط بین اهداف باعث افزایش مشارکت کارکنان و ایجاد همسویی کلی کسب و کار می‌شود.

هم ترازی‌

هر شرکتی باید همسویی OKR بین سطوح سازمانی و تیمی را هدف قرار دهد، برای دستیابی به این هدف دو رویکرد متفاوت وجود دارد:

تراز مستقیم : در این رویکرد، نتایج کلیدی مستقیماً به اهداف سطح پایین تر تبدیل می‌شوند.

تراز جهت دار: در این رویکرد، که از قبلی انعطاف‌پذیرتر است، سازمان‌ها اهدافی را تعیین می‌کنند که به نتایج کلیدی سطوح بالاتر مرتبط می‌شوند، اما دقیقاً آنها را منعکس نمی‌کنند.

ارزش نتایج کلیدی

همه نتایج کلیدی ارزش یکسانی ندارند. برخی از آنها تأثیر بیشتری بر پیشرفت نسبت به دیگران دارند. با تخصیص مقادیر وزنی متفاوت به نتایج کلیدی، کسب و کارها می‌توانند تأثیر نسبی اقدامات فردی بر پیشرفت کلی هدف را در نظر بگیرند.سنجیدن نتایج کلیدی به تیم شما کمک می‌کند تا اقدامات را بر اساس سطح اهمیت واقعی آنها در دستیابی به اهداف ارزیابی کند. به طور کلی، این رویکرد به کسب و کارها کنترل بیشتری بر نحوه اندازه گیری پیشرفت در اهداف خود و انتقال تأثیر نسبی آنها می‌دهد.

 دوره‌های زمانی OKR

واقعیت‌های تجاری می‌تواند در عرض چند ماه به شدت تغییر کند، بنابراین شش ماه انتظار برای بحث در مورد اهداف ممکن است رویکرد چابکی نباشد. در عین حال، OKRهای هفتگی ممکن است بیشتر شبیه یک لیست کار باشد تا یک استراتژی کلی هدف گذاری. تنظیم OKRهای سه ماهه به کسب‌وکارها زمان کافی برای دستیابی به اهداف خود را می‌دهد و در عین حال آن‌ها را به یک بازه زمانی مشخص برای رسیدن به اهداف، متعهد می‌کند.

 ویژگی های یک OKR موفق

روش OKR با رویکرد منحصر به فرد، خود را از سایر چارچوب ها برای تعیین اهداف متمایز می کند. در ادامه به جزییات بیشتر در مورد نحوه تعریف OKR (اهداف و نتایج کلیدی) خواهیم پرداخت.

اهداف

اهداف باید جاه طلبانه باشند. اهداف الهام‌بخش معمولاً باعث می‌شود افراد در تمام سطوح سازمان شما بزرگ‌تر فکر کنند و رشد و پیشرفت با سرعت بیشتری حاصل شوند.

نتایج کلیدی

نتایج کلیدی باید قابل اندازه گیری باشند. دادن نقطه پایان مشخص به اهداف شرکت، به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد تا زمانی که به نقطه عطفی رسیدند، پیشرفت را به طور دقیق اندازه گیری کنند. OKRها باید شفاف باشند. دیده شدن در سراسر سازمان‌ها حس مسئولیت پذیری و حمایت اجرایی ایجاد می‌کند و به تیم ها زمینه‌ای می‌دهد تا تصمیمات آگاهانه بگیرند.

برای آشنایی بیشتر با OKR و جزییات آن می‌توانید با کلیک روی دکمه زیر، ویدیو آموزشی را تماشا کنید.

راهنمای گام به گام پیاده سازی OKR

تعیین هدف یک فرآیند کار آسانی نیست. هنگامی که یک سازمان قصد دارد یک برنامه OKR را راه اندازی کند، چندین مرحله وجود دارد که باید قبل، حین و بعد از اجرا  OKRطی شود.در ادامه این مقاله تمام این مراحل را با جزییات بررسی خواهیم کرد.

 1. طراحی یک برنامه OKR

سازمان‌ها باید قبل از راه‌اندازی OKR‌ها، سیستم هدف‌گذاری خود را بروزرسانی کنند تا بتوانند فرآیندی متناسب با نیازهای فعلی خود طراحی کنند. در زیر مواردی را که کسب‌وکارها باید قبل از اجرای برنامه OKR در نظر بگیرند، بیان می‌کنیم.

 ماموریت، چشم انداز و استراتژی

قبل از اجرای یک برنامه OKR، شرکت ها باید به وضوح ماموریت، چشم انداز و استراتژی تجاری را که OKRهای آنها می‌توانند پشتیبانی کنند، تعریف کنند. OKR شما باید از استراتژی شما حاصل شود، دستیابی شما به چشم اندازتان  را هدایت کند و با ماموریت کلی شما همسو باشد.

 عملیات

زمینه تجاری یک شرکت باید رویکرد آن را برای مشخص کردن هدف تعیین کند. قبل از ایجاد OKR، شرکت‌ها باید جنبه‌های مختلف عملیات روزانه خود را ارزیابی کنند، مانند تعداد کارمندان، ساختار سازمانی، فرآیندهای قدیمی، قابلیت‌های مدیریت پروژه و موارد دیگر.

 هماهنگ سازی

اگر برای اولین بار است که OKR ها را به شرکت خود معرفی می کنید، بهترین روش این است که به جای همسویی مستقیم روی همسویی جهت دار تمرکز کنید. وابستگی‌ها احتمال تنگناها را افزایش می‌دهند، بنابراین توصیه می‌کنیم که شرکت‌ها از پیچیده‌تر کردن مسائل اجتناب کنند.

مالکیت

تیم‌های منابع انسانی نیروی محرکه‌ای استثنایی در اجرا و مدیریت OKRها هستند و این پیام را به بقیه سازمان ارسال می‌کنند که OKRها یک فرآیند اجرایی هستند. برای اینکه اجرای طرح OKR موفق باشد، نیاز به حمایت اجرایی عمومی و از طرف کل اعضای یک شرکت  دارد.

 2. اجرای برنامه OKR

 مشارکت کارکنان

ممکن است مشارکت هر کارمند در هر بخش از فرآیند OKR امکان‌پذیر نباشد، کارمندان باید روشن باشند که چه کسی مسئول تنظیم و ردیابی OKR در هر سطح است، چه پروژه‌ها و معیارهایی را باید در اولویت قرار دهند، و چرا سازمان در حال معرفی یک OKR است. فرآیند تعیین هدف جدید و اینکه چگونه کار آنها به کل کسب‌وکار متصل می‌شود، باید برای همه شفاف باشد.

 آموزش نیروی کار

هدف گذاری بیشتر یک مهارت اکتسابی  است تا ذاتی، بنابراین سازمان‌ها باید راهنمایی‌های مناسبی را برای کارمندان در مورد نحوه تنظیم OKR با کیفیت ارائه دهند. جلسات و کارگاه‌های تیمی (برای مدیران و کارمندان) یک راه عالی برای حمایت از تازه واردان به روش OKR و تشویق به همسویی در سراسر سازمان است.

 سازمان

برای شرکت‌ها در هر اندازه، پایش OKR می‌تواند یک فرآیند چالش برانگیز باشد. سازمان‌‎هایی مانند گوگل ابزارهای داخلی خود را برای این کار ساخته اند. برخی دیگر از روش‌های نامتداول‌تر مانند نرم‌افزار اکسل استفاده می‌کنند و تعداد زیادی از شرکت‌ها نیز از نرم‌افزار اختصاصی OKR برای شفاف نگه داشتن اهداف شرکت بهره می‌گیرند.

 3. اداره OKR

درجه بندی OKRدرجه بندی فرآیندی است که توسط آن سازمان‌ها به طور عینی عملکرد در OKRها را ارزیابی می‌کنند. OKRها در مقیاسی بین 0.0 تا 1.0 درجه بندی می شوند. هر نتیجه کلیدی درجه بندی می شود و میانگین نتایج کلیدی برای ایجاد نمره برای هر هدف مربوطه استفاده می شود.اگر همیشه در OKRهای خود امتیاز کاملی کسب می کنید، این نشانه ای است که باید اهداف بلندپروازانه تری تعیین کنید. به همین ترتیب، اگر به طور مداوم در اهداف خود کمتر از 0.3 امتیاز کسب می‌کنید، احتمالاً آنها بیش از حد بلند پروازانه هستند. عملکرد ضعیف به طور مداوم به این معنی است که ممکن است زمان تنظیم مجدد اهداف و نتایج کلیدی شما فرا رسیده باشد.

 به اشتراک گذاری پیشرفت 

جلسات جمع بندی و تحلیل OKR ضروری هستند. در ابتدای هر سه ماهه، تمام سطوح سازمان شما باید دور هم جمع شوند و در مورد چگونگی عملکرد آن‌ها با OKRهای تعیین شده در ابتدای چرخه هدف قبلی بحث کنند. این کار بسیار ضروری است زیرا علت‌ کسب امتیاز پایین در میانگین نتایج کلیدی دوره قبل در آن کشف می‌شود.

یکپارچه سازی یادگیری‌ها

ارزیابی OKRها باید به طور منظم انجام شود. هر چرخه باید  یک جلسه برای تحلیل دوره هدف گذاری قبل به منظور دست یابی به نقاط قوت و ضعف عملکردی دوره قبل و کشف تغییراتی که می‌توان در سه ماهه بعدی اعمال کرد، در خود داشته باشد.

سوالات متداول

در روند اجرای OKR مالکیت اهداف باید به چه صورت باشد؟

تا زمانی که مسئولیت‌ها مشخص باشد، اگر این هدف واقعاً یک اولویت بین عملکردی برای کسب و کار شما باشد، بهتر است به چند فرد مالکیت یک هدف را بدهید. با این حال، اگر متوجه شدید که همه OKRهای شما در مالکیت چند نفر هستند، معمولاً نشانه آن است که باید اهداف خود را به نتایج کلیدی کوچکتر تقسیم کنید.

چگونه باید از OKR در بررسی عملکرد استفاده کرد؟

در نهایت، این یک تصمیم شخصی است که هر رهبری باید برای شرکت خود بگیرد. اما صرف نظر از اینکه چه تصمیمی می‌گیرید، OKRها مترادف با ارزیابی عملکرد کارکنان نیستند و شرکت‌هایی که قصد دارند OKRها را به عملکرد مرتبط کنند، نباید این کار را به تنهایی انجام دهند. در عوض، آنها باید OKR‌ها را در بررسی کامل همه جنبه‌های مدیریت عملکرد ادغام کنند.

 نکات نهایی

چارچوب OKRs یک ابزار مدیریتی قدرتمند برای کمک به کسب‌وکارها در تعریف اهداف گسترده‌تر و اقدامات قابل سنجش است. در اینجا چند نکته نهایی برای عملکرد بهتر OKR برای شرکت شما آورده شده است:

OKRهای خود را انعطاف پذیر نگه دارید و از آموخته‌های OKR های قدیمی برای تکرار و ایجاد OKR های جدید استفاده کنید.

هنگام اجرای طرح‌های OKR، حمایت اجرایی اعضای سازمان را جلب کنید.

OKR ها را به طور مکرر تنظیم کنید در حالت ایده‌آل هر سه ماه یکبار اما حداقل هر شش ماه یکبار.

اطمینان حاصل کنید که OKR جاه طلبانه، قابل اندازه گیری و شفاف هستند.

از ابزارهایی استفاده کنید که ردیابی OKR ها را آسان تر و در ذهن شما راحت تر می‌کند.

پلتفرم “ایونکس” با قابلیت‌های خاص با  استقرار چارچوب OKR در کسب‌وکارها و سازمان‌ها می‌تواند به روند رشد و توسعه یک کسب‌وکار سرعتی مضاعف ببخشد.